تصور کنید که قادر باشید بدون وسواس فکری و بدون اینکه ذهنتان مکرراً درگیر موضوعی باشد، بتوانید به فعالیتهای روزمره زندگی خود برسید. درمان وسواس با نوروفیدبک مبتنی بر نقشه مغزی (نقشهبرداری مغزی) میتواند با آرام کردن اشتغال ذهنی ناخواسته، راهی موثر برای برگردندان زندگی شما به حالت عادی خود باشد. گاهاً تجویز دارو نیز میتواند موثر باشد اما در اغلب موارد، مصرف دارو با عوارض جانبی همراه است. در ادامه این مقاله با روند بررسی و درمان وسواس (OCD) با نوروفیدبک مبتنی بر نقشه مغزی آشنا خواهید شد و خواهید دید این روش درمانی چگونه به افراد مبتلا به وسواس کمک میکند تا با غلبه بر این اختلال ذهنی، مجدداً انرژی خود را بازیابی کرده و روال عادی زندگی خود را از سر بگیرند.
تحقیقات نشان میدهند که برای بروز این مشکلات و اختلالات ذهنی، لوب فرونتال یا قشر پیشپیشانی مغز نقش حیاتی دارد. در برخی از افراد مبتلا به وسواس، این قسمت از مغز الگوی عملکردی کندی دارد، در حالی که در دیگران، الگوی عملکردی آن بسیار سریع است. با این حال، سرعت عملکرد این بخش از مغز شما، بدون توجه به تلاشهای شما، قابل تغییر نیست و نمیتوانید به طور اختیاری سرعت عملکرد آن را تغییر دهید. این به این معنی است که قادر به کنار گذاشتن اشتغال ذهنی ناخواسته و رهایی از آن نمیباشید. به همین دلیل، زندگی عادی نخواهید داشت.
به طرف مقابل، تحقیقات نشان میدهند که روش درمانی نوروفیدبک میتواند به مناطق لوب فرونتال یا قشر پیشپیشانی مغز که در بروز این مشکلات و اختلالات ذهنی نقش دارند، متمرکز شود. این روش میتواند این مناطق را آزاد کند و چرخه مداوم افکار و رفتارهای وسواسی را شکسته و قطع کند.
بیماران پس از درمان با نوروفیدبک اظهار میکنند که دیگر نیازی به تلاش بیش از حد برای رهایی از افکار و رفتارهای وسواسی ندارند و این کار برای آنها راحتتر شده است. ذهن آنها پس از نوروفیدبک تراپی آرامتر میشود و قادرند بهتر این تکانههای روانی را کنترل کنند.
وسواس (OCD) و کاربرد نقشهبرداری مغزی و نورفیدبک در درمان آن
نوروفیدبک یک روش بیخطر و بدون دارو برای درمان انواع اختلالات مرتبط با ضمیر ناخودآگاه است. هدف این روش درمانی غیر تهاجمی، کمک به آموزش مغز جهت داشتن عملکردی موثرتر و در عین حال تشویق آن برای ایجاد الگوهای منظم و تقویت این الگوهاست.
اولین گام در این مسیر، نقشهبرداری مغزی است. نقشه مغزی فرايندی است که طی آن فعالیت الکتریکی مغز ثبت شده و الگوهای امواج مغزی تجزیه و تحلیل میشود. برای این کار، حسگرهایی به روی پوست سر و اطراف گوش قرار میگیرند. پس از اتمام نقشهبرداری مغزی، کودک و والدین وی برای بررسی نقشه مغزی با پزشک ملاقات میکنند. پزشک با همکاری کودک و والدینش، یک برنامه درمانی برای او طراحی میکند. تعداد و طول جلسات درمانی ممکن است بر اساس شرایط هر فرد و از ۲۰ الی ۱۰۰ جلسه و یا گاهاً بیشتر تا زمانی که دوره درمانی کامل شود، متغیر است.
در طول جلسات درمانی، الگوهای امواج مغزی که در پی بازخورد کودک نسبت به محرکها ایجاد میشود، به دقت تحت نظارت و بررسی پزشک قرار میگیرد. هدف این جلسات درمانی، آموزش فرد برای تقویت یا کاهش فرکانسهای مختلف امواج مغزی از طریق پاداش دادن به مغز برای تغییر الگوی فعالیت خود مغز است. از طریق این پروسه مغز میآموزد تا الگوهای مناسبتری تولید کند. نهایتاً از طریق این روند تقویتی، فعالیت الکتریکی جدیدی در مغز رخ میدهد و فعالیت امواج مغزی به سوی ایجاد الگوهای منظمتر و مطلوبتر سوق داده میشود. این تغییرات همراه با آموزش مغز برای خودنظم دهی، منجر به کاهش علائم وسواس، کمتر شدن افکار و رفتارهای اجباری و همچنین ترس و اضطراب میشود. از طرفی، تغییرات ایجاد شده در مغز پایدار هستند و با گذر زمان ثابت میمانند.
نمونه نقشه مغزی فرد وسواسی
نمونه نقشه مغزی فرد بزرگسال مبتلا به وسواس شدید که فعالیت غیرعادی و بیش از حد سریع امواج مغزی را نشان میدهد، این الگوی امواج مغزی در فرد مبتلا به وسواس رایج است:
تأثیر نقشهبرداری مغزی و نوروفیدبک برای درمان وسواس
مغز انسان یکی از پیچیدهترین ساختارهای هستی است. نقشه مغزی افراد مبتلا به وسواس (OCD) نشان دهنده فعالیت غیر طبیعی در نحوه عملکرد مغز در تنظیم و کنترل احساسات است که این افراد را مستعد تفکر بیش از حد یا تفکر وسواسی میکند و این امر منجر به ایجاد الگوی تکرار شونده در امواج مغزی میشود. بکارگیری نوروفیدبک مبتنی بر نقشه مغزی (نقشهبرداری مغزی) موجب آموزش مغز برای ایجاد الگوهای مفید و متعادل میشود و زمانی که مغز نحوه تغییر این الگوها را میآموزد، از چرخهای که باعث ایجاد احساسات منفی و واکنشهای نامناسب میشود، خارج میگردد. نوروفیدبک فعالیت بیش از حد امواج مغزی را کاهش داده و با آموزش مجدد مغز و آرام کردن سیستم عصبی، وسواس فکری و رفتارهای اجباری را کاهش میدهد.
با ارائه بازخورد مستقیم به مغز و آموزش آن، مغز به مرور زمان خود نظم دهی را میآموزد. در نتیجه سیستم عصبی آرام شده و سیستم لیمبیک بجای اینکه با هر موردی موجب تحریک مغز و بدن شود، واکنش مناسبتری نسبت به محرکها نشان میدهد. درمانهای مبتنی بر نقشهبرداری مغزی اعم از نوروفیدبک، بیوفیدبک و بیورزونانس، مستقیماً بر ضمیر ناخودآگاه تأثیر گذاشته و ناهماهنگی مغز را کاهش داده و موجب میشود تا مغز واکنش مناسبتری در برابر محرکها داشته باشد. این به معنای کاهش وسواس فکری و رفتار اجباری، کاهش عصبانیت و رفتارهای هیجانی، کاهش اضطراب و بازیابی توانایی تفکر و واکنش مناسب با محرک است.
نوروفیدبک مبتنی بر نقشه مغزی چگونه به فرد مبتلا به وسواس کمک میکند؟
در افرادی که تحت درمان نوروفیدبک مبتنی بر نقشه مغزی قرار میگیرند و دوره درمانی خود را تکمیل میکنند، واکنش هیجانی اغراق آمیز بشدت کم میشود. این افراد یاد میگیرند که احساسات خود را بهتر کنترل کنند. در افراد مبتلا به وسواس که تحت درمان نوروفیدبک مبتنی بر نقشه مغزی قرار میگیرند نیز این روش درمانی منجر به ایجاد الگوهای امواج مغزی مناسبتر شده و این امر موجب کاهش علائم و نهایتاً از بین رفتن کامل آنها میشود. نیازی نیست که خود فرد معلوماتی در مورد امواج مغزی داشته باشد چرا که در طول فرآیند این درمان، فرد، مرتباً تحت راهنمایی و نظارت پزشک خواهد بود. نوروفیدبک مبتنی بر نقشه مغزی (نقشهبرداری مغزی) برای افراد مبتلا به وسواس و سایر بیماریها از این قبیل، یک دوره درمانی موثر و امیدوارکننده است. فرآیند این درمان کاملا ساده بوده و هیچگونه درد و عوارض جانبی ندارد. این در حالیست که سایر روشهای درمانی، خطرات و عوارض جانبی متعددی داشته یا اینکه سالها طول میکشد تا بتوان نتایج محدودی از آن روشهای درمانی بدست آورد. در طرف مقابل، در افرادی که نوروفیدبک دریافت میکنند، اغلب پس از چند جلسه درمان میتوانیم شاهد پیشرفتهای قابل توجهی باشیم. در طول دوره درمان با نوروفیدبک مبتنی بر نقشه مغزی، مغز یاد میگیرد تا بدون ارائه بازخوردی، عملکرد بهتری داشته باشد. به مرور زمان این امر منجر به تغییرات دائمی در الگوی مغز شده و زندگی فرد را متحول میکند.
سوالات متداول
چرا نقشه برداری مغزی برای درمان وسواس مهم است؟
نقشهبرداری مغزی پزشک را قادر میسازد تا نقاط قوت و ضعف الگوی منحصر به فرد امواج مغزی بیمار، مناطقی از مغز که فعالیت کم یا بیشتری در آنها وجود دارد و همچنین مناطقی که فعالیتشان به درستی تنظیم نمیشود را شناسایی و ارزیابی کند. زمانی که دلیل این مشکل و اختلال ذهنی مشخص شد میتوان یک برنامه درمان با نوروفیدبک برای کمک به افراد مبتلا به وسواس یا سایر اختلالات روانی طراحی کرد.
نقشهبرداری مغزی چقدر طول می کشد؟
نقشه برداری مغزی از 30 تا 90 دقیقه طولمی کشد.
نوروفیدبک مبتنی بر نقشه مغزی چگونه بر داروهایی که مصرف میکنیم تأثیر می گذارد؟
با برنامه آموزشی موفق نوروفیدبک، ممکن است دیگر به مصرف داروهایی که عملکرد مغز را هدف قرار میدهند نیاز نباشد، و یا گاهاً ممکن است دوز این داروها کمتر شود چرا که مغز خود نظم دهی را بر عهده میگیرد. لطفا توجه داشته باشید که برای درمان نوروفیدبک، حتما باید پزشک معالج را از داروهای مصرفی بیمار مطلع سازید.
عدم خود نظم دهی مغز به چه معناست؟
به کلام سادهتر، مغزی که قادر به خود نظم دهی نباشد، زمانی که باید آرام باشد بیش از حد تحریک شده و زمانی که باید دقیق و هوشیار باشد، فعالیت و تحریک کمتری دارد. گاهاً مغز خودش را اصلاح میکند و زمانی که قادر به اصلاح خود نباشد، این بینظمی به عادتی جدید در مغز تبدیل میشود. بنابراین با این اوصاف، اینکه بتوان مغز را مجدداً آموزش داد تا عملکرد بهتری داشته باشد، کاملا منطقی به نظر میرسد.