سندروم کوشینگ یا بیماری کوشینگ (Cushing’s syndrome) یک اختلال هورمونی است که ناشی از قرارگیری طولانی مدت بافتهای بدن در معرض سطوح بالای کورتیزول، یک هورمون استروئیدی، رخ میدهد. این بیماری که به آن هایپرکورتیسولیسم نیز میگویند، بیشتر در بین افراد بالغ میانسال (بین 20 تا 50 سال) رخ میدهد. افراد چاق، افراد مبتلا به دیابت نوع دو که قند خون آنها بهسختی کنترل میشود، فشار خون بالا و قند خون بالا، در خطر بیشتری برای ابتلا به این سندروم قرار دارند. نشانهها و علائم سندروم کوشینگ شامل چاقی در قسمت بالاتنه بدن، کبودی سریع پوست و بهبودی آهسته، ضعف استخوانها، نامنظمیهای قاعدگی در زنان و کاهش اندام باروری در مردان میباشند.
بیماری کوشینگ، اختلال غیر شایع غدد درونریز
بیماری کوشینگ ناشی از ترشح بیش از حد هورمون کورتیزول و اختلالاتی در عملکرد طبیعی و نرمال غده آدرنال و هیپوفیز است که ممکن است همراه با خستگی آدرنالی رخ دهد. اگرچه بسیاری از افراد ممکن است به طور موقت سطوح بالایی از کورتیزول را تجربه کنند، اما بیماری کوشینگ واقعی به نسبت دیگر اختلالات اندوکرینی (غدد درونریز)، بیشتر یک بیماری نادر است. به همین دلیل، تشخیص دقیق این بیماری برای پزشکان چالش برانگیز است.
ارتباط با متخصص
[shortcode-variables slug=”alert”]اگر علائمی مانند چاقی قسمت بالاتنه یا ضعف استخوانی را در خود یا یکی از عزیزانتان مشاهده کردهاید، ممکن است نشاندهنده سندروم یا بیماری کوشینگ باشد و بهتر است هر چه سریعتر تشخیص داده شده و درمان آن پیگیری شود. دراینباره میتوانید از راهنمایی و مشاوره پزشک متخصص جراح مغز و اعصاب، [shortcode-variables slug=”name”]، بهره ببرید. برای رزرو وقت با شماره [shortcode-variables slug=”number”] تماس حاصل فرمایید.[shortcode-variables slug=”alert1″]
علل ابتلای افراد به سندروم و بیماری کوشینگ چه میتواند باشد؟
سندرم کوشینگ (Cushing’s syndrome) در اثر قرارگیری طولانی مدت بافتهای بدن در معرض سطوح بالای کورتیزول به وجود میآید. بسیاری از افراد به دلیل مصرف گلوکوکورتیکوئیدها (هورمونهای استروئیدی که شباهت شیمیایی با کورتیزول طبیعی دارند) در معرض خطر ابتلا به بیماری کوشینگ قرار میگیرند. این نوع هورمونها برای درمان برخی بیماریهای التهابی مانند آسم، روماتیسم مفصلی، لوپوس و سایر بیماریهای التهابی دیگر استفاده میشوند. همچنین در برخی موارد، گلوکوکورتیکوئیدها برای سرکوب سیستم ایمنی بدن پس از عمل جراحی پیوند، جلوگیری از رد شدن یا رد کردن عضو یا بافت پیوند شده توسط بدن استفاده میشوند. علاوه بر این، برخی افراد به دلیل تولید بیش از حد هورمون کورتیزول در بدن خود، ممکن است به بیماری یا سندرم کوشینگ مبتلا شوند.
تولید کورتیزول به طور طبیعی در بدن از یک زنجیره ترتیبی پیروی میکند. در ابتدا، هیپوتالاموس که بخشی از مغز است، هورمون آزادکننده کورتیکوتروپین (CRH) را به غده هیپوفیز ارسال میکند. CRH باعث ترشح هورمون آدرنوکورتیکوتروپین (ACTH) در غده هیپوفیز میشود که در نتیجه غدد آدرنال تحریک میشوند. غدد آدرنال که در بالای کلیهها قرار دارند، با دریافت ACTH، کورتیزول را به جریان خون آزاد میکنند. کورتیزول وظایف مهم و حیاتی را در بدن انجام میدهد، از جمله:
– تنظیم سطح قند خون
– کنترل واکنش التهابی و ایمنی بدن
– تنظیم فشار خون
– حفظ تعادل آب و الکترولیت در بدن
– تنظیم عملکرد استرس و استجابت به استرس
هرگونه اختلال در تولید و ترشح کورتیزول میتواند منجر به عوارض و نشانههای سندرم کوشینگ گردد.
- کمک به حفظ فشارخون و عملکرد قلب
- کاهش واکنش التهابی سیستم ایمنی بدن
- متعادل کردن تأثیرات انسولین که گلوکز لازم برای تولید انرژی را میشکند.
- تنظیم متابولیسم پروتئینها، کربوهیدراتها و چربیها
- یکی از مهمترین نقشهای کورتیزول، کمک به پاسخ بدن در برابر استرس و فشار است. به همین دلیل، زنان در سهماههی پایان بارداری و ورزشکارانی که تمرینات سنگینی دارند، بهطور عادی داری سطح بالایی از این هورمون میباشند. افرادی که دچار افسردگی، اعتیاد ب الکل، سوءتغذیه یا اختلالات ترس و اضطراب هستند نیز دارای سطح بالایی از کورتیزول میباشند.
- وقتی مقدار کورتیزول در خون کافی باشد، غدد هیپوتالاموس و هیپوفیز مقدار CRH و acth کمتری آزاد میکنند. این فرآیند مطمئناً باعث میشود تا مقدار کورتیزول آزادشده از طریق غدد آدرنال بهخوبی متعادل شود و نیازهای روزانهی بدن را بهخوبی برطرف سازد. اگرچه درصورتیکه مشکلی برای غدد آدرنال، تغییرات تنظیمکننده در غدهی هیپوفیز یا هیپوتالاموس به وجود بیاید، ممکن است اختلالی در تولید کورتیزول ایجاد شود.
علل مختلف پرکاری غدد فوق کلیوی عبارتند از:
ورم غدهی هیپوفیز
70 درصد از موارد بروز بیماری یا سندروم کوشینگ به علت ورم غدهی هیپوفیز میباشد، این موضوع مصرف گلوکوکورتیکوئید را بهعنوان علتی برای این بیماری کنار میزند. این تومورهای خوشخیم یا غیر سرطانی در غدد هیپوفیز، ACTH مازادی را ترشح خواهند کرد. اکثر افرادی که دچار این اختلال هستند، دارای یک تومور میباشند. میزان شیوع این نوع سندروم که به آن بیماری کوشینگ میگویند، در زنان پنج برابر از این میزان در مردان است.
سندروم ACTH اکتوپیک
برخی از تومورهای خوشخیم و یا گاهی سرطانی که در خارج از غدهی هیپوفیز به وجود میآیند میتوانند ACTH تولید کنند. به این وضعیت، سندروم ACTH اکتوپیک میگویند. تومورهای ریوی بیش از نیمی از این موارد را حاصل میکنند و شیوع این وضعیت در مردان سه برابر بیشتر از زنان میباشد. شایعترین فرم تومورهای تولیدکنندهی ACTH، سلولهای کوچک سرطان ریه هستند که حدود 13 درصد از کل موارد ابتلا به سرطان ریه را تشکیل میدهند و همچنین تومورهای کارسینوئید (تومورهای کوچک با رشدی آهسته) که از سلولهای تولیدکنندهی هورمون در بخشهای مختلف بدن به وجود میآیند. انواع دیگر تومورها (با میزان شیوع کمتر) که میتوانند ACTH تولید کنند عبارتند از تیموماس، تومور سلولهای دستهای در پانکراس و کارسینومای مغزی در تیروئید.
تومور غدد آدرنال
در مواردی نادر، یک ناهنجاری و اختلال در غدد آدرنال، در اکثر موارد یک تومور غدهی آدرنال، منجر به بروز سندروم کوشینگ میشود. میزان شیوع تومورهای آدرنال در زنان چهار تا پنج برابر بیشتر از مردان است و میانگین سن شروع این بیماری حدود 40 سال میباشد. در اکثر این موارد، تومورهای ایجادشده در بافت غدهی آدرنال غیر سرطانی میباشند که به آن ورم غدهای (آدنوما) آدرنال میگویند که باعث ترشح بیشازحد هورمون کورتیزول در خون خواهد شد. کارسینومای آدرنوکورتیکال (Adrenocortical carcinomas، سرطانهای آدرنال) جزء کمترین علتهای ابتلا به سندروم کوشینگ هستند. با بروز کارسینومای آدرنوکورتیکال، سلولهای سرطانی سطوح مازادی از چند هورمون آدرنوکورتیکال را ترشح میکنند، هورمونهایی مانند کورتیزول و آندروژن آدرنال (نوعی هورمون مردانه). کارسینومای آدرنوکورتیکال معمولاً باعث تولید سطوح بسیار بالای هورمون و پیشرفت بسیار سریع علائم بیماری میشود.
سندرم کوشینگ خانوادگی (نوع ارثی)
اکثر موارد ابتلا به سندروم کوشینگ، ارثی نیستند. اگرچه در مواردی نادر، سندروم کوشینگ منجر به بروز مشکلات ارثی مانند رشد تومورها در غدد درونریز در بین یک خانواده میشود. غدد درونریز، هورمونهایی را در جریان خون بدن آزاد میکنند. در موارد ابتلای برخی کودکان و افراد جوان به بیماری اولیه رنگدانه میکروندولر قشر آدرنال، تومورهای کوچک تولیدکنندهی کورتیزول در غدد آدرنال رشد میکنند. در موارد ابتلا به نئوپلازی غدد درونریز متعدد نوع 1 (MEN1)، تومورهای مترشحهی هورمون در غدد پاراتیروئید، پانکراس و غدهی هیپوفیز رشد میکنند. سندرم کوشینگ در موارد وجود بیماری نئوپلازی غدد درونریز متعدد نوع 1 ممکن است به خاطر تومورهای واقع در غدهی هیپوفیز، اکتوپیک (خارج از اندام) یا تومورهای غدد آدرنال باشد.
علائم سندرم کوشینگ
علائم و نشانههای سندروم کوشینگ متغیر هستند، اما اکثر افراد مبتلابه این بیماری دچار چاقی در قسمت بالاتنه، صورتی گرد و چاق، چاقی در اطراف گردن و دستوپاهایی نسبتاً باریک و لاغر میباشند. کودکان مبتلابه این بیماری نیز بیشتر دچار چاقی و رشد آهسته میشوند. علائم دیگر این بیماری در پوست بروز میکنند، این علائم شامل شکنندگی و نازک شدن پوست، بهراحتی کبودشدن و بهبودی ضعیف میشوند. ممکن است ترکها و خطوط صورتی یا بنفشرنگی در ناحیهی شکم، رانها، باسن، بازوها و سینهها مشاهده شود. استخوانها ضعیف میشوند و فعالیتهای روزانهای مانند خم شدن، بلند کردن اجسام یا بالا رفتن از یک صندلی میتوانند منجر به کمردرد و شکستگیهایی در قفسه سینه یا ستون فقرات شوند. زنان مبتلابه سندروم کوشینگ معمولاً از داشتن موهای زائدی در صورت، گردن، سینه، شکم و رانهایشان رنج میبرند. دورههای قاعدگی آنها ممکن است نامنظم یا متوقف شود. از طرف دیگر، آقایان نیز ممکن است به خاطر کاهش یا از بین رفتن میل جنسی و گاهی اختلالات نعوظ، دچار مشکلات ناباروری شوند. دیگر علائم و نشانههای شایع این بیماری عبارتند از:
- خستگی مفرط
- ضعف عضلانی
- فشارخون بالا
- قند خون یا سطح گلوکز بالا
- تشنگی مفرط و ادرار زیاد
- تحریکپذیری، اضطراب یا افسردگی
- یک برآمدگی (از چربی انباشتهشده) در بین شانهها
گاهی اوقات بیماری دیگری وجود دارند که همراه با بسیاری از علائم شبیه به سندرم کوشینگ هستند، ولو اینکه سطح بالا و غیرطبیعی از کورتیزول در افراد مبتلابه این بیماریها دیده نمیشود. بهطور مثال، سندروم تخمدان پلی کیستیک میتواند باعث اختلالاتی در قاعدگی، اضافهوزن در جوانی و نوجوانی، رشد موهای زائد و عملکرد ناقص انسولین و دیابت شود. سندروم متابولیک (ترکیبی از مشکلاتی که شامل اضافهوزن و چربی اضافی در دور کمر، فشارخون بالا، سطوح بالای کلسترول و تری گلیسیرید در خون و مقاومت در برابر انسولین میباشد) نیز دارای علائمی مشابه با سندروم کوشینگ است.
تشخیص این اختلال چگونه است؟
تشخیص بیماری یا سندروم کوشینگ بر اساس بررسی سابقهی بیماری فرد، معاینهی فیزیکی و آزمایشها انجام میگیرد. عکسبرداری رادیولوژی از غدد آدرنال یا هیپوفیز میتواند برای تعیین موقعیت دقیق تومورها مفید واقع شود. برای تشخیص این بیماری، از یک آزمایش استفاده میشود بلکه برای این کار به چندین آزمایش نیاز است. سه مورد از پرکاربردترین آزمایشهای بکار رفته برای تشخیص سندروم کوشینگ عبارتاند از آزمایش ادرار بدون کورتیزول 24 ساعته، سنجش کورتیزول پلاسمای شبانه یا کورتیزول بزاقی در پایان شب، و آزمایش بازداری دگزامتازون در دوز پایین. آزمایش دیگر، آزمایش هورمون آزادسازی کورتیکوتروپین دگزامتازون میباشد که ممکن است برای تشخیص سندروم کوشینگ از علل دیگر تولید کورتیزول مازاد موردنیاز باشد. هرگاه سندروم کوشینگ تشخیص داده شد، آزمایشهای دیگری برای یافتن موقعیت دقیق ناهنجاری که منجر به تولید کورتیزول مازاد شده است، انجام میگیرند. انتخاب آزمایشهای موردنیاز تا حدودی به اولویت متخصص غدد یا مرکزی که آزمایشها در آن انجام میشود بستگی دارد. این تستها عبارتند از:
آزمایش تحریک CRH
آزمایش CRH، بدون پیش درمانی با دگزامتازون، کمک میکند تا بیماران مبتلابه آدنوما یا ورم غدهی هیپوفیز از بیماران مبتلابه سندروم ACTH اکتوپیک یا تومورهای آدرنال تشخیص داده شوند. در افراد مبتلابه آدنوما یا ورم غدهی هیپوفیز ، معمولاً بعد از تزریق CRH، افزایشی در سطوح ACTH در خون و کورتیزول مشاهده میشود زیرا CRH تأثیر مستقیمی روی غدهی هیپوفیز دارد. این واکنش در افراد مبتلابه سندروم ACTH اکتوپیک بهندرت دیده میشود و خصوصاً در بیماران مبتلابه تومورهای آدرنال هرگز مشاهده نمیشود.
آزمایش بازداری دگزامتازون در دوز بالا (HDDST)
آزمایش بازداری دگزامتازون در دوز بالا (HDDST) مانند آزمایش LDDST میباشد، بهجز در این مورد که در این آزمایش از دورهای بالاتری از دگزامتازون استفاده میشود. این آزمایش کمک میکند تا افراد مبتلابه تولید مازاد ACTH ناشی از تورم غدهی هیپوفیز از افراد مبتلابه تومورها تولیدکنندهی ACTHاکتوپیک تشخیص داده شوند. دوز بالای دگزامتازون، معمولاً موجب بازداری و متوقف شدن سطوح کورتیزول در افرادی مبتلابه تورم غدهی هیپوفیز میشود، نه در افراد مبتلابه تومورها تولیدکنندهی ACTHاکتوپیک.
عکسبرداری رادیولوژی: مشاهدهی مستقیم غدد درونریز
روشهای تشخیص عکسبرداری، اندازه و شکل غدد هیپوفیز و آدرنال را مشخص میکنند و به تشخیص تومور کمک میکنند. پرکاربردترین روشهای عکسبرداری عبارتند از سی تی اسکن و ام آر آی. سی تی اسکن، با ایجاد یک سری تصاویر رادیوگرافی، یک تصویر مقطع عرضی از قسمت موردنظر در بدن را ارائه میدهد. همچنین MRI تصاویری از اندامهای داخلی را ایجاد میکند، بدون آنکه فرد را در معرض پرتویی یونیزه کننده قرار دهد. از روشهای عکسبرداری برای یافتن محل تومورها، بعدازآنکه وجود آن تشخیص داده شود، استفاده میکنند. برای تشخیص سندروم کوشینگ، از روشهای عکسبرداری استفاده نمیشود زیرا تومورهای خوشخیم معمولاً در غدد هیپوفیز و آدرنال یافت میشوند. مقدار هورمونهای مترشحه از این تومورها (گاهی به آنها اینسیدنتالوما میگویند)، قابلتوجه و زیانبار نیست. تا وقتیکه آزمایش خون نشان ندهد که این تومورها باعث بروز علائم شدهاند یا بهطور غیرعادی بزرگشدهاند، نیازی به برداشتن این تومورها نیست. برعکس، تقریباً در نیمی از افرادی که درنهایت برای درمان سندرم کوشینگ ناچار به جراحی غدهی هیپوفیز میشوند، تومورهای غدهی هیپوفیز شاید از طریق روشهای عکسبرداری قابلتشخیص نباشند.
نمونهبرداری سینوس petrosal
این آزمایش همیشه لازم نیست، بلکه در بسیاری از موارد، بهترین راه برای تشخیص بین علت غدهی هیپوفیز از علت اکتوپیکی برای سندروم کوشینگ میباشد. نمونههای خون از سینوسهای petrosal (رگهایی که از غدهی هیپوفیز کشیده میشوند) با واردکردن یک لولهی نازک در یک رگ واقع در قسمت بالای ران یا ناحیهی لگن گرفته میشوند. برای گرفتن نمونه، از یک بیحسی موضعی و سدیشن (آرام بخشی) و برای اطمینان از موقعیت دقیق و درست لولهها، از رادیولوژی استفاده میشود. اغلب اوقات، برای بالا بردن میزان دقت در تشخیص، در حین نمونهگیری به بیمار CRH(هورمونی که باعث میشود تا غدهی هیپوفیز ACTH ترشح کند) داده میشود. سطوح ACTH موجود در سینوسهای petrosal اندازهگیری و با سطوح ACTH موجود در رگ ساعد مقایسه میشوند. اگر سطوح ACTH موجود در سینوسها بالاتر از سطوح ACTH موجود در رگ ساعد باشد، نشاندهندهی وجود تورم در غدهی هیپوفیز میباشد. اگر سطوح ACTH در هردوی این رگها برابر باشد، نشاندهندهی وجود سندروم ACTH اکتوپیک میباشد.
کنترل بیماری و علائم آن با روشهای طبیعی
چند گزینه طبیعی برای کنترل و مدیریت این بیماری به شرح زیر است:
خوراکیهایی که خواص ضدالتهابی دارند مصرف کنید
افراد مبتلابه بیماری کوشینگ بیشتر درخطر ابتلا به بیماریهای دیگری مانند تحلیل استخوان، فشارخون بالا، دیابت، کلسترول بالا، عدم تعادل هورمونهای جنسی و غیره میباشند. کورتیزول، سیستم اعصاب سمپاتیک را تحریک میکند و ترشحات دستگاه گوارش را کاش میدهد که گاهی باعث میشود که هضم کامل غذا، جذب کافی مواد مغذی و دفع ادرار یا مدفوع طبیعی دشوار شود. مصرف خوراکیهای سرشار از مواد مغذی و غیر فرآوری شده میتواند با متعادل ساختن هورمونها، بهبود هاضمه و کاهش التهاب به جلوگیری از بروز این مشکلات و کاهش علائم بیماری کمک فراوانی کند. مصرف غذاها و خوراکیهای حاوی کلسیم، ویتامین D، ویتامین K و منیزیم برای سلامتی استخوانها بسیار مهم است، البته کاهش مصرف خوراکیهای حاوی مواد مصنوعی، دانه و غلات فرآوری شده، کافئین، الکل، قند و سدیم نیز میتواند به بهبود وضعیت فرد کمک کند.
کمک به تعادل هورمونها با ورزش کردن
بهاندازه و سالم ورزش کردن میتواند روشی عالی برای کاهش استرس، کنترل کورتیزول و مدیریت وزنتان باشد. سندرم کوشینگ با اضافهوزن، ضعف عضله، تحلیل استخوان و خستگی مفرط همراه است که ورزش کردن میتواند روشی طبیعی برای مقابله با این مشکلات باشد. مزیت دیگر تمرینات ورزشی این است که این روشی مؤثر برای دور کردن استرس و وقایع استرسزا، کاهش اثرات زیانبار فشارخون و محافظت از قلب میباشد. گفته میشود که ورزش کردن بیشازحد نیز میتواند گاهی مشکل را بدتر کند و تأثیری منفی و اختلالی در هورمونها ایجاد کند، بنابراین همیشه نظر پزشک خود را دراینباره جویا شوید و دربارهی احساس خود با او صحبت کنید. برای برنامهریزی تمرینات ورزشی خود با پزشک خود همکاری کنید و برنامهای را طراحی کنید که شامل فعالیتهای قلبی عروقی و هوازی، تمرینات کششی و تکنیکهای کاهش استرس باشد. ورزشها را بهآرامی شروع کنید و از انجام تمرینات سنگین که باعث خستگی شما میشود خودداری کنید. بجای آن، روی فعالیتهای تمرکز کنید که از آنها لذت میبرید، مانند ردههای گروهی، پیادهروی در بیرون از خانه، شنا کردن، دوچرخهسواری، وزنهبرداری، یوگا یا تائی چی.
استراحت کافی داشته باشید و استرس را کاهش دهید
خواب کافی برای کنترل کورتیزول و هورمونهای دیگر حائز اهمیت است. کمبود خواب باعث اختلال در عملکرد هورمونها، بالا رفتن کلسترول، تغییر اشتها و خستگی مزمن، اضافهوزن، کجخلقی و علائمی دیگر میشود. اگر نمیتوانید خواب خوبی داشته باشید، سعی کنید هفت نا نه ساعت در شب بخوابید و هرروز در یکزمان معین بخوابید و بیدار شوید. همین موضوع را میتوان برای خستگی مزمن گفت که با سطوح بالاتر التهاب، عملکرد ضعیف سیستم ایمنی، مشکلات باروری غیره همراه است. استرس تأثیر مشابهی در اکثر افراد دارد و منجر به تغییراتی در بدن میشود. تقریباًهمهی دستگاههای بدن (قلب و عروق خونی، سیستم ایمنی، ریهها، دستگاه گوارش، اندامهای حسی و مغز) برای خطر واردشده آماده هستند، ریلکسیشن یا استراحت کردن میتواند فشارخون را پایین بیاورد، نفس کشیدن و ضربان نبض میتواند کشش عضلانی را آزاد کند و فشارهای هیجانی و عاطفی را کاهش دهد. برای کمک به مقابله با استرس و بالا بردن سطوح کورتیزول، میتوانید برخی از نکات زیر را بهعنوان کاهشدهندههای طبیعی استرس انجام دهید:
مدیتیشن
مدیتیشن به کاهش واکنش استرسی کمک میکند، بدون آنکه به هوشیاری، تمرکز یا حافظه آسیبی وارد کند. تکنیکهای آن را میتوان بهآسانی در خانه انجام داد و قطعاً هیچ هزینهای را دربر نخواهد داشت.
طب سوزنی
درمانهای طب سوزنی میتوانند عوامل فیزیکی مرتبط با استرس و بیماری را بهبود ببخشند، مانند کاهش درد، بهبود کیفیت خواب و عملکردهای قلب.
هیپنوتیزم
این کار به نظر میرسد که به افرادی که دچار استرس شدید هستند کمک زیادی میکند و میتواند علائم بیماری را ازجمله مشکلات گوارشی، اعتیاد و مشکلات خواب را کاهش دهد.
تمریناتی با تنفس عمیق
نفس کشیدن عمیق باعث آرام کردن سیستم عصبی سمپاتیک و نیز تحریک واکنش طبیعی بدن برای آرام بخشی میشود.
ماساژ درمانی
ماساژ یا تکنیکهای لمسی دیگر، میتواند به آزادسازی اکسی توسین (هورمون خوشحالی) و کاهش سطوح طبیعی کورتیزول کمک کند، درحالیکه میتواند موجب کاهش درد و دیگر علائمی ناشی از استرس گردد.
گیاهان آداپتوژن را امتحان کنید
گیاهان آداپتوژن کاملاً طبیعی هستند و با تقویت تواناییتان برای مقابله با استرس، به کاهش کورتیزول کمک میکنند. بسیاری از این گیاهان همچنین دارای خواص نیروزایی، اثرات آنتیاکسیدان، اثرات ضدافسردگی میباشند و میتوانند بهطور طبیعی به کاهش خستگی، فشارخون و قند خون کمک کنند. اگر دچار سندرم کوشینگ هستید، بهتر است قبل از استفاده از درمانهای گیاهی، با پزشک خود مشورت کنید، خصوصاً اگر دارو صرف میکنید، اما بهطورکلی هزاران سال است که از این گیاهان استفاده شده است بدون آنکه عوارضی را در پی داشته باشند. حداقل 16 نوع گیاه آداپتوژن یافت شده است که میتوانند به کاهش میزان کورتیزول کمک کنند، ازجمله:
- آشواگاندا (ashwaganda) یا جنسینگ هندی
- گون (astragalus)
- جنسینگ
- ریشه شیرین بیان
- ریحان مقدس
- قارچهای درمانی مانند قارچ رِیشی (Reishi) و کوردیسِپس یا قارچ کرم صد
- رودیولا روزیا
عصارههای روغنی نیز برای مقابله با خستگی کمککننده هستند، مانند عصارهی لوندر، مر (نوعی صمغ)، کندر و ترنج. این روغنها قادر به کاهش میزان کورتیزول، کاهش التهاب، بهبود ایمنی بدن، تعادل هورمونها و کمک به کیفیت خواب و هاضمه میباشند.
راههای درمان سندرم کوشینگ
درمان این بیماری به علت تشخیص دادهشده برای تولید کورتیزول بستگی دارد و ممکن است شامل روشهای جراحی، رادیوتراپی، شیمیدرمانی با استفاده از داروهای بازدارندهی کورتیزول باشد. اگر علت بیماری، استفاده طولانیمدت از هورمونهای گلوکوکورتیکوئید جهت درمان بیماریهایی دیگر باشد، پزشک متخصص بهتدریج دوز آن را کاهش میدهد تا به کمترین مقدار برسد (تا حدی که برای درمان آن بیماری کافی باشد). هرگاه علائم بیماری کنترل شدند، دوز روزانهی هورمونهای گلوکوکورتیکوئید را میتوان دو برابر کرد و در روزهای بعدی مصرف کرد تا عوارض آن کاهش یابد. در برخی موارد، میتوان داروهای غیرکورتیکوتروئید را تجویز کرد.
آدنوم هیپوفیز
برای درمان آدنوم هیپوفیز تولیدکنندهی ACTH در سندرم کوشینگ، چندین درمان وجود دارد. پرکاربردترین درمان برای این بیماری، جراحی برداشتن تومور میباشد که به آن ترانساسفنوئیدال آدنومکتومی میگویند. جراح با استفاده از یک میکروسکوپ مخصوص و ابزارهای بسیار کوچک، از طریق یکی از حفرههای بینی یا سوراخی که در زیر لب بالایی ایجادشده است میتواند به غدهی هیپوفیز دسترسی داشته باشد. ازآنجاییکه این عمل بسیار ظریف و حساس است، در این نوع جراحی بیماران را اغلب به مرکز تخصصی ارجاع میدهند. درصورتیکه این عمل توسط یک جراح بسیار باتجربه انجام بگیرد، میزان موفقیت و درمان این جراحی بیش از 80 درصد خواهد بود. اگر جراحی با شکست مواجه شود یا تنها درمانی موقتی باشد، ممکن است جراحی را تکرار کنند که اغلب با نتایج خوبی همراه خواهد بود. بعد از جراحی غدهی هیپوفیز، تولید ACTH تا دو سطح پایینتر از حد نرمال کاهش مییابد. این افت طبیعی و موقتی است و برای جبران این کمبود نوع مصنوعی از کورتیزول را مانند هیدروکورتیزون یا پردنیزون به بیمار داده میشود. این درمان جبرانی در اکثر افراد میتواند در کمتر از یک یا دو سال به اتمام برسد اما برخی افراد ممکن است برای تمام عمر خود این درمان را ادامه دهند. اگر جراحی ترانساسفنوئیدال با شکست مواجه شود یا بیمار کاندیدای مناسبی برای این جراحی نباشد، رادیوتراپی میتواند درمان دیگری برای این بیماری باشد. رادیوتراپی برای غدهی هیپوفیز در یک دورهی ششهفتهای به طول میانجامد که میزان بهبودی در 40 تا 50 درصد از افراد بزرگسال و بیش از 85 درصد از کودکان قابلمشاهده است. روش دیگر، رادیوسرجری استرئوتاکتیک یا رادیوتراپی گاما نایف (اشعهی گاما) میباشد که میتواند در یک جلسهی درمان با دوز بالا انجام شود. چند ماه یا چند سال طول میکشد تا فرد بیمار احساس بهتری بعد از درمان رادیوتراپی به دست بیاورد. ترکیب کردن رادیوتراپی با داورهای بازدارندهی کورتیزول میتواند بهسرعت بهبودی از این درمان کمک کند. داروهای مورداستفاده یا همراه با پروسهی درمان برای کنترل تولید کورتیزول مازاد عبارتاند از کتوکونازول، میتوتان، آمینوگلوتسیماید و متیراپون. هر دارو عوارض جانبی خود را دارد که پزشکان و متخصصان در هنگام تجویز آنها برای هر بیمار مدنظر قرار میدهند.
سندروم ACTH اکتوپیک
برای درمان تولید بیشازحد کورتیزول ناشی از سندروم ACTH اکتوپیک، همه بافتهای سرطانی که ACTH ترشح میکنند باید برداشته شوند. انتخاب یک روش درمانی برای درمان سرطان (جراحی، رادیوتراپی یا پرتودرمانی، شیمیدرمانی، ایمن درمانی یا ترکیبی از این درمانها) به نوع سرطان و میزان گسترش آن در بدن بستگی درد. ازآنجاییکه تومورهای ترشحکنندهی ACTH ممکن است در هنگام تشخیص کوچک یا در بدن بسیار گستره شده باشند که این امر تعیین موقعیت دقیق و درمان مستقیم روی آنها را دشوار خواهد ساخت، داروهای بازدارند ی کورتیزول بخش مهمی از درمان محسوب میشوند. در برخی موارد، اگر درمانهای دیگر با شکست مواجه شوند، میتوان بجای درمان دارویی، روش جراحی برداشتن غدد آدرنال (آدرنالکتومی دوطرفه) را انجام داد.
تومورهای آدرنال
جراحی، بخش عمدهای از پروسهی درمان تومورهای خوشخیم یا سرطانی غدد آدرنال میباشد. بیماری اولیه آدرنال میکروندولار رنگدانه و تومور ارثی مختلط اولیه کارنی در قلب که میتوانند منجر به بیش فعالی غدد درونریز و سندروم کوشینگ شوند و درنتیجه انجام جراحی برداشتن غدد آدرنال ضروری خواهد بود.
آیا بیماری کوشینگ در نوزادان یا کودکان خطرناک یا کشنده است؟
این سؤالی است که شاید بسیاری از افرادی که خودشان یا عزیزشان مبتلابه این بیماری است، درگیر آن هستند. درواقع باید گفت این بیماری دو نوع خوشخیم و بدخیم دارد پس عوارض آن در کودکان و نوزادان ممکن است متفاوت باشد. در این صورت بهترین راه مشاوره با پزشک و دریافت پاسخ از متخصص یا جراح مغز و اعصاب است.