کما و مرگ مغزی از نظر وضعیت و علائم متفاوتی برخوردارند. در حالت کما، قدرت هوشیاری بیمار کاهش یافته است اما علائم حیاتی مانند تنفس و ضربان قلب حاضر هستند. از طرفی، مرگ مغزی به معنای از دست دادن تمامی عملکردهای مغز و ساقه مغز به صورت همزمان است. در این حالت، بیمار در واقع مرده است، با این حال، با استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی، اکسیژن به ریهها تامین میشود و قلب به تپش خود ادامه میدهد (قلب میتواند بدون تحریک عصبی از مغز به صورت خودکار تپش داشته باشد). با این حال، لازم به ذکر است که با وجود تپش قلب و حرارت بدن، بیمار در واقع مرده است و دستگاه تنفس مصنوعی لازم است. اگر دستگاه تنفس خاموش شود یا از بیمار جدا شود، بیمار قادر به تنفس نخواهد بود.
[shortcode-variables slug=”alert”]
برای کسب اطلاع بیشتر درباره شرایط بیمار در کما یا مرگ مغزی میتوانید با شمارههای [shortcode-variables slug=”number”] تماس بگیرید.
[shortcode-variables slug=”alert1″]
علائم مرگ مغزی چیست؟
برخی از علائم مرگ مغزی عبارتند از:
بیمار بدون کمک دستگاه تنفس مصنوعی قادر به نفس کشیدن نیست
یکی از علائم مشخص مرگ مغزی، اختلال در مکانیسم تنفسی است، زیرا بیمار با کاهش سطح هوشیاری قادر به تنفس طبیعی نمیباشد. برای تشخیص مرگ مغزی، پزشکان معمولاً وضعیت تنفسی بیمار را بررسی میکنند. در فرایند تشخیص مرگ مغزی، بیمار به دستگاه تنفس مصنوعی متصل میشود و ممکن است داروهای خاصی جهت حفظ فشار خون و سایر عملکردهای بدن به بیمار تزریق شود. طی این آزمایش، اتصال دستگاه تنفس مصنوعی و تزریق داروها باید به طور مداوم ادامه یابد. باید توجه داشت که این تدابیر هیچ تأثیری بر نتیجه آزمایش مرگ مغزی نخواهند داشت.
عدم پاسخ چشم به محرک
اگر فردی از لحاظ بالینی دچار مرگ مغزی شده باشد چشم واکنشی به هیچ یک از محرکها نشان نخواهد داد. علائمی نظیر، عدم تغییر سایز مردمک چشم با تابش نور، عدم حرکت چشم با تحریک آن به مدت بیش از 1 دقیقه و عدم واکنش قرنیه چشم هنگام تحریک چشم با دستمال یا گوش پاک کن از مواردی هستند که معمولا در مرگ مغزی مشاهده میشود.
عدم پاسخ بیماران به درد
در بیماران مبتلا به مرگ مغزی، عموماً به هیچ گونه واکنش دردی نسبت به محرکها نشان نمیدهند. این بدین معنی است که سیگنالهای درد برای انتقال به سمت مغز به درستی ارسال نمیشوند. در واقع، حرکات ناگهانی مانند لمس در بیمارانی که به مرگ مغزی مبتلا هستند، به طور معمول ناشی از رفلکسهای ستون فقرات هستند و با عملکرد و فعالیت مغزی مرتبط نیستند.
عدم فعالیت قلب بدون دستگاه تنفس مصنوعی
در برخی موارد، مرگ مغزی میتواند برای خانوادهها مسئلهساز شود. دلیل این امر این است که برخی از اعضای بدن، مانند قلب، میتوانند پس از از دست دادن فعالیت مغزی همچنان فعال باقی بمانند و این امر ممکن است برای خانوادهها امید واهی ایجاد کند. در واقع، قلب یک سیستم الکتریکی ذاتی دارد که میتواند بدون وابستگی به فعالیت مغزی و حتی در صورت قرار گرفتن خارج از بدن، به فعالیت خود ادامه دهد. با این حال، این عضو فعال، بدون استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی که اکسیژن و خون را فراهم میکند، در عرض کمتر از یک ساعت از فعالیت خود متوقف میشود.
عدم بروز علائم بهبود در بیماران
با اینکه به نظر برخی افراد، مرگ مغزی و کما ممکن است شباهتهایی داشته باشند، اما در واقع این دو وضعیت تماماً متفاوت هستند. همانطور که پیشتر اشاره شد، مرگ مغزی باعث قطع فعالیت مغز میشود و معمولاً در این حالت امیدی به بازگشت به زندگی وجود ندارد، زیرا بیمار از نظر بالینی مرده است. از طرف دیگر، کما یک وضعیت است که در آن چشمهای بیمار بسته است، سطح هوشیاری کاهش یافته و امکان بازیابی هوشیاری توسط محرکها وجود ندارد. مشاهده پاسخهای هدفمند از سوی مغز و تنفس طبیعی در کما طبیعی است و بهطور عمومی غیرطبیعی به نظر نمیرسد. حالت نباتی پایدار به شرایطی اطلاق میشود که بیمار هنوز زنده است، اما شرایط آگاهی و هوشیاری خود را به طور کامل به دست نیاورده است. احتمالاً در این وضعیت چشمهای بیمار باز است، اما عملاً از محیط اطراف خود آگاهی ندارد.
امکان اهدای عضو در بیماران مرگ مغزی
بر خلاف کما و حالت نباتی پایدار، در مرگ مغزی، به شرطی که بیمار قبل از این وضعیت موافقت کرده باشد، پزشکان مجوز اهدای اعضا را دریافت میکنند. در واقع، بیماران مرگ مغزی میتوانند با اهدای بافتها یا اعضا، جان بسیاری از بیماران دیگر را نجات دهند. بیشترین تعداد اهدای عضوها از طریق بیماران مرگ مغزی انجام میشود. تنها 1 درصد از تعداد مرگ و میرها در کشور به علت مرگ مغزی رخ میدهد. در حالت مرگ مغزی، امکان استفاده از اعضای حیاتی مانند قلب هنوز وجود دارد، اما در مرگ ناشی از نارسایی قلبی، اعضای حیاتی بسیار زود برای پیوند غیرقابل استفاده میشوند. با این حال، باید ذکر کنیم که بافتها و استخوانها تا 24 ساعت پس از مرگ ناشی از نارسایی قلبی قابل استفاده برای پیوند هستند.
تفاوت مرگ مغزی و کما چیست؟
مرگ مغزی با بسیاری از بیماریهایی که باعث از دست دادن حالت هوشیاری فرد میشوند، متفاوت است. به عنوان مثال، کما شبیه خواب عمیق است، با این تفاوت که هیچ محرکی نمیتواند مغز را به هوشیاری و بیداری برگرداند. با این حال، بیمار هنوز زنده است و امکان احیا و بهبود وجود دارد. اغلب مرگ مغزی با حالت نباتی پایدار اشتباه گرفته میشود، اما باید توضیح داد که این دو وضعیت متفاوت هستند. در حالت نباتی، بیمار عملکردهای مغزی را از دست داده است، اما به دلیل سلامت ساقه مغز، عملکردهای ضروری مانند ضربان قلب و تنفس هنوز ادامه دارند. در وضعیت نباتی، فرد هنوز زنده است و امکان بهبود وجود دارد، اما در مرگ مغزی، بیمار عملاً مرده است.
مرگ مغزی و تشویش خانوادهها
از آنجایی که ضربان قلب و تنفس افراد مبتلا به مرگ مغزی با کمک دستگاههای احیا در جریان است بدن این افراد اغلب گرم است و همین امر موجب توهم اطرافیان میشود. در چنین شرایطی اعضای خانواده بیمار امید واهی دارند و تصور میکنند بیمارشان در حالت کما است و امکان بازگشت سطح هوشیاری با گذشت زمان و یا درمان وجود دارد. آنچه حائز اهمیت است این است که کادر پزشکی باید به خانواده بیماران مرگ مغزی به طور کامل توضیح دهند که مرگ مغزی مرحله نهایی است و در علم پزشکی مرگ مطلق است و امکان احیا و بازگشت هوشیاری وجود ندارد.
چگونه پزشکان مرگ مغزی بیمار را تشخیص میدهند؟
ارزیابی دقیق مرگ مغزی تقریبا 20 دقیقه طول میکشد. مرحله اول شامل بررسی پاسخ بیمار به محرکهای درد نظیر نیشگون از پوست میباشد. گام بعدی اطمینان از سلامت و رفلکس ساقه مغز و مرحله نهایی شامل جداکردن دستگاههای احیا برای بررسی تاثیر افزایش سطح دی اکسید کربن در خون و تحریک مغز میباشد. اگر در هیچ یک از آزمایشات پاسخی مشاهده نشود پزشک مرگ مغزی بیمار را تایید می کند.
آیا امکان احیای بیمار مرگ مغزی وجود دارد؟
پاسخ این سوال منفی است. بار دیگر خیلی ساده و صریح خاطر نشان میکنیم که مرگ مغزی یعنی مرگ مطلق و امکان برگشت بیمار وجود ندارد.